مرادف آتشپاره. (بهار عجم) (آنندراج). در مجموعۀ مترادفات (ص 103) بمعنی تیغ و خنجر و مانند آن آمده است: مرهم علاج زخم دل ما نمی کند الماس پاره ای برساند خدا بمن. خان خالص (از بهار عجم)
مرادف آتشپاره. (بهار عجم) (آنندراج). در مجموعۀ مترادفات (ص 103) بمعنی تیغ و خنجر و مانند آن آمده است: مرهم علاج زخم دل ما نمی کند الماس پاره ای برساند خدا بمن. خان خالص (از بهار عجم)
زنهارنامه. خط امان. نامه ای که در ضمن آن زنهار و امان دهند: مأمون حائر ضحاک را بدو فرستاد تا امان نامۀ او قبول کرد. (تاریخ قم ص 223). مصلحت ما در آن است که پیشدستی کنیم و او را به مکر و حیلت بگیریم... و امان نامۀ امیر قتلغشاه بستانیم. (تاریخ غازانی ص 114)
زنهارنامه. خط امان. نامه ای که در ضمن آن زنهار و امان دهند: مأمون حائر ضحاک را بدو فرستاد تا امان نامۀ او قبول کرد. (تاریخ قم ص 223). مصلحت ما در آن است که پیشدستی کنیم و او را به مکر و حیلت بگیریم... و امان نامۀ امیر قتلغشاه بستانیم. (تاریخ غازانی ص 114)